بعضی وقتا تنها بودنِ دلت بدجوری به رخت کشیده میشه...
با اینکه خودت خواستی تنهایی رو...
ولی یه جاهایی،یه لحظه هایی دلت بی قرار میشه و با خودت میگی ای کاش کسی بود...که پر میکرد این جای خالی رو...
گاهی تموم وجودت با صدای چاوشی یکی میشه که میگه:
تنها بودن،یه کابوووسه شومه.....
از اون شباس که هی باید نوشت...:(فقط نوشت...
بعضی وقتا به شکل مزخرفی مورد توجه قرار نگرفتنم تو جمع یا پیش فردی که اصلا دلیلی هم نداره که بخام مورد توجه قرار بگیرم بهم برمیخوره و ناراحت میشم:|
یکی نیس بگه خله اینکه تو مسابقه شعر _اونم وقتی تازه شروع کردی اینکارو_ برنده نشدی اتفاق ناراحت کننده ای نیست..اونا که برنده شدن حداقل یکی دوسال بیشتر توو این کار بودن:|
امان از ذهن آرمان گرای خلِ من:|
میدونین کوله خالی بره نمایشگاه پر برگرده یعنی چی؟:دی
انصافا دیگه نا نمونده برام...
ولی میدونم برسم خونه کتابامو که دورم بچینم همه خستگیم درمیره:))))