بی خوابی و بی خوابیو اندکی غصه یک روز مانده به عروسی داداش جان...
غصه بابت رفتنش از خانه پدری...تضادی عجیب با شادی برای خوشبخت شدنش...
و نگرانی بابت مامان و بابا که تنها میشوند...من دانشگاه...داداش کوچیکه سربازی و آن یکی سر زندگی خودش...