چمدانِ سپید

۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲/واین منم...

واین منم دختری تنها در آستانه فصل سرد امتحانات...

وقسم به روزی که من مشروط میشم پامیشم میام اینجا ضجه(زجه،ظجه،ذجه):|مویه میکنم براتون...

آیا کارصحیحی است که من در فرجه ها فقط ریاضی عمومی خونده باشم که اونم بلدم و آناتومی عزیز رو که هیچیه هیچی ازش حالیم نیست و همینطور فیزیولوژی رو هیچی نخونده باشم و خوشحال وشادان دوروز دیگه میخام برگردم به خوابگاه ودانشگاه...

وشنبه اول صبح با آناتومی عزیزتر ازجان باید دست و پنجه نرم کنم...

واینگونه است که من به عنوان خوشحال ترین دانشجوی دانشگامون اعلام حضور میکنم و میگم آی ام اِ هپی هیومن...خخخخ

ولی خداییش این انصاف نیست که تولد موجودی به این خوبی وسط دوتا امتحان باشه و نه پیش خانوادش باشه نه بتونه کاری کنه وسط دوتا امتحان...:|

ولی من این اراده رو در دوستان میبینم که بزووووووور از من و دوستم که دوروز بعده من تولدشه کیکی شامی چیزی بگیرن...

خب فعلا سکوت میکنم و امیدوارم اندک عقلی در مغزم باشه و این چندروز رو درس بخونم...


۱۴ دی ۹۴ ، ۱۴:۵۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده

۱/سلام من به تو یار قدیمی...

سلام...

من برگشتم بالاخره به دنیای وب...

چندماهی میشد که دست کشیده بودم ازش...

رفتن به دانشگاهو هزار جور اتفاق دیگه باعث شد که دور شم از نوشتن

اما میخام دوباره شروع کنم...بنویسم واس خودم...واس دلم...واس مخاطبای هرچند کم قدیمیم...باید برم دنبال دوستای قدیمی و بگم آهای من هنووووز زنده م...

من دوباره شروع میکنم...

۱۴ دی ۹۴ ، ۰۴:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده