چمدانِ سپید

تکنیکِ معصوم:\

یک ساعتو نیم دیگه امتحان دارم و خب نشستم دارم چارتو بالا پایین میکنم که اگه این درسو بیفتم آیا به مشکل جدی ای برخواهم خورد یا نه؟

که خب مثه که نه مشکلی نیست:دی

خوندم،خیلی هم خوندم ولی این درس لعنتی جوریه که تو صدبارم بخونی دوباره که نگاهش میکنی انگارررر هیییییچی یادت نیست:|

خسته ام بشدت وآرزومند ساعت دوازده که بیام خوابگاه و بمیرم...عه یعنی بخوابم....

۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده

رد داده...

وقتی که من عاشق میشم دنیا برام رنگ دیگس

صبح خروس خونش برام انگار یه آهنگ دیگس...


الکی مثلا عاشق شدم و سرخوشم...

اما واقعیت:از مدیریت وبلاگ خارج شده و به سمت جزوات میرود...

:دی

من همون بیچاره ای ام که بودم،منتها بیچاره ترم چون امتحان تکنیک دارم :گریه حضار

۲۳ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده

هوووف

باید دوباره برگردم خوابگاهو مثل همیشه موقع برگشتن بعد از یه زمان طولانی خونه موندن برام اذیت کننده س...

بدبختی یعنی این که نه طاقت خونه موندنو داشته باشی نه طاقت رفتنو...

۲۱ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده

عشق یعنی...؟

میخواین فراموش شه عشقتون به یه آدم؟

ادامه بدین باهاش زندگی رو...



چیزی که تا الان دیدم تو زندگیم همین بوده...

۲۰ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده

اراده داشته باش...

یه چیزاییو میخوام بکوبم از نو بسازم...

امیدوارم یادم نره این تصمیم...

۱۷ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سپیده