امروز یه خانوم حدودا پنجاه ساله اومده بود، سی تی شکم و لگن داشت بعد تا اومد تو اتاق شالشو درارود وبا یه حالتی اومد که حس کردم قصد داره مانتوشو هم دراره، گفتم لازم نیست و اینا گف نه من نفسم میگیره بعد شالشو ک دیگ دراورده بود کارشناس خانوممون اومد گفت لازم نیس روسریتو دراری و فلان با لحن طلبکار گف من نفسم میگیره خانوم،حالا این کارشناسمونم مذهبی طوره داشت بهش توضیح میداد که شالتو بذار، جلوشو باز بذار اینم همینطور داشت میگف نهههه من نفسم میگیره من قبلا انجام دادم نمیتونم. بعد یهو برگشت گفت اصن اینطوری کنین اینارو هم درمیارما :\من فقط اومدم تو اتاق کنترل و مردم از خنده...

خیلی عجیب غریب بود بنده خدا

بقول یکی از کارشناسا نه به اونا که به زور باید بهشون بگی چادرتو بردار نه به این